كدخبر: ۱۰۰۰۵
تاريخ انتشار: ۱۱ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۷:۳۰
 
در پی اهانت به علامه حسن زاده آملی:
القاء اختلاف بین علما و انقلاب دریک مدرسه علمیه
اخیراً از یکی از مدارس مطرح حوزه علمیه قم است خبر می رسد که مسئولین و تفکر حاکم بر این مدرسه مخالفت خود را با جریان فلسفه و حمکت وارد مرحله جدیدی نموده اند تا آنجا که با تکفیر و تنجیس بزرگان حکمت رو به اتهام زنی آورده اند و مفاخر عصر حاضر را به باد انتقادها و اتهام های خارج از عرف مباحثات طلبگی گرفته اند .

اختلاف علمی بین علما حوزه ها از برکاتیست که باعث پویایی روز افزون حوزه های شیعی بوده است این برکات تا حدی است که  در زمان عدم وجود این  اختلافات شاهد رکودعلمی شدید در حوزه های علمیه بوده ایم. به عنوان مثال زمانی که اجتهاد بعد از شیخ الطائفه حالت تقلیدی به خود گرفت حوزه ها تا زمان  مرحوم ابن ادریس که نوه مرحوم شیخ بود به حالت رکود افتاد و این ابن ادریس بود که با آوردن نظرات جدید پویایی را به فقه شیعه باز گرداند .

اما زمانی که این اختلافات به حالت تکفیر و یا چسباندن برچسب های ناروا از طرف اطرافیان بزرگان دین ،تبدیل شود دیگر نعمت اختلاف علمی به بلای خانمان سوز جدال باطل تبدیل میشود .

به گزارش پایگاه 598، اخیراً از مدرسه اباصالح (یکی از مدارس مطرح حوزه علمیه قم) خبر میرسد که مسئولین و تفکر حاکم بر این مدرسه مخالفت خود را با جریان فلسفه و حمکت وارد مرحله جدیدی نموده اند تا آنجا که با تکفیر و تنجیس بزرگان حکمت رو به اتهام زنی آورده اند و مفاخر عصر حاضر را به باد انتقادها و اتهام های خارج از عرف مباحثات علمی  گرفته اند . در تازه ترین این اتهامها،  مدیریت این مدرسه با انتقاد به قائلان وحدت وجود (که بحثی علمی در حیطه حکمت اسلامیست) شروع به تاختن به علامه حسن حسن زاده آملی که از مفاخر علمی و عرفانی جهان و از چهره های ماندگار ایران زمین میباشد نموده اند و ایشان را متهم به انقلابی نبودن کردند .مدیریت مدرسه در درس اخلاق! خود با رد شدن از حریمهای اخلاقی؟ چنین گفته است:

" انتقاد (کردند) به حاج آقای طباطبایی که چرا (آقای طباطبایی) گفتند وحدت وجودی هانجس هستند. چیزای علمی رو (با مسایل دیگر) قاطی میکنند (گفته اند )که آقا این رد بر آقای حسن زاده آملیه! خب رد بر آقای حسن زاده باشه! چیزای علمی مسایل علمی که سیاسی نیست! یکی قائل به اینه یکی قائل به این نیست!این حرفا چیه! مسائل رو قاطی میکنن!

تازه آقای حسن زاده هم اصلا انقلابی نیست که اینا خیال میکنن! چون حالا (آقای حسن زاده) تو فلسفه هست اینا خیال میکنن انقلابیه! ”

 حال آنکه همگان از ارادت آیت الله علامه حسن زاده به انقلاب و مقام معظم رهبری مطلعند و مشروح دیدارهای ایشان با رهبری معظم، بارها از رسانه های مختلف به انظار عموم رسیده است و همچنین تصویر ایشان در جبهه شلمچه و منطقه عملیاتی کربلای پنج  با لباس خاکی موجود است. و این بسیار عجیب است بعضی ها که احتمالا خود یک روز هم رنگ مبارزه را ندیده اند مبارزان راه خدا را به انقلابی نبودن متهم میکنند .

لازم به ذکر است که این علامه بزرگوار تا آنجا به رهبر معظم انقلاب ارادت دارند که در  سفر رهبر معظم انقلاب به شهرستان آمل در سال 1377 کتاب "انسان و عرفان" خود را به ایشان تقدیم کرده‌اند و در متن تقدیم خود چنین نگاشته اند :


بسم الله الرحمن الرحیم

الم تلک آیات الکتاب الحکیم هدی و رحمه للمحسنین

با سلام و دعای خالصانه، و ارائه ارادات بی پیرایه جاودانه به حضور باهرالنور رهبرعظیم الشان کشور بزرگ جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت الله معظم،جناب خامنه ای کبیر- متع الله الاسلام و المسلمین بطول بقائه الشریف ، این اثر نمونه دوران را اعنی،رساله انسان در عرف عرفان را به پاس تجلیل و تکریم و ابراز شادمانگی از نزول اجلال آن یگانه دوران در دارالاسلام و الایمان شهر هزار سنگر آمل مازندران ، از جانب خودم و از جانب همه شهروندان بزرگوار این بلدطیب و خطه شهرستان آمل بلکه از جانب همه فرزانگان گرامی و گرانقدر استان مازندران ، به پیشگاه مبارک آن ولی به حق که مصداق بارز رساله است با کمال ابتهاج و انبساط تقدیم می دارم، و عزت و شوکت روز افزون آن قائد اسوه زمان را همواره از حقیقه الحقائق خداوند سبحان مسئلت دارم.

یارب دعای خسته دلان مستجاب کن.

20/3/1377 حسن حسن زاده آملی

حال آنکه کسی به یاد ندارد جملاتی اینچنین از زبان و یا قلم  مدیرت و مسئولان مدرسه اباصالح در شان مقام معظم رهبری صادر شده باشد.

مخالفت تفکر حاکم بر این مدرسه، با فلسفه و حکمت و اتهام مخالفت با انقلاب به این حکیم و فیلسوف بزرگ عصر حاضر در حالیست که مقام معظم رهبری در سفر خود به قم در دیدار با طلاب و فظلا حوزه علمیه در اهمیت فلسفه چنین فرمودند :

 يك مسئله، مسئله‌ى درس فلسفه و رشته‌ى فلسفه است. توجه بكنيد؛ اهميت فقه و عظمت فقه نبايد ما را غافل كند از اهميت درس فلسفه و رشته‌ى فلسفه و علم فلسفه؛ هر كدام از اينها مسئوليتى دارند. رشته‌ى فقه مسئولياتى دارد، فلسفه هم مسئوليتهاى بزرگى بر دوش دارد. پرچم فلسفه‌ى اسلامى دست حوزه‌هاى علميه بوده است و بايد باشد و بماند. اگر شما اين پرچم را زمين بگذاريد، ديگرانى كه احياناً صلاحيت لازم را ندارند، اين پرچم را برميدارند؛ تدريس فلسفه و دانش فلسفه مى‌افتد دست كسانى كه شايد صلاحيتهاى لازم را برايش نداشته باشند. امروز اگر نظام و جامعه‌ى ما از فلسفه محروم بماند، در مقابل اين شبهات گوناگون، اين فلسفه‌هاى وارداتى مختلف، لخت و بى‌دفاع خواهد ماند. آن چيزى كه ميتواند جواب شماها را بدهد، غالباً فقه نيست؛ علوم عقلى است؛ فلسفه و كلام. اينها لازم است. در حوزه، اينها رشته‌هاى مهمی است.

حال جای یک سوال باقی میماند آقایانی که قائلین به وحدت وجود را نجس میدانند و آنها را به دور از انقلاب فرض نموده اند حتما کتابهای بنیانگذار انقلاب امام راحل را مطالعه کرده اند. امام بزرگوار ملت نیز در وادی نظری قائل به وحدت وجود بوده اند بنابر این آقایان برای روشن تر شدن مواضعشان در مقابل امام راحل لطف کنند نظر خود را در باره ایشان بفرمایند .

در پایان توصیه ای از امام خمینی(ره) به منکران وحدت وجود :

لازم نیست اگر انسان داراى علمى نشد از آن تکذیب کند و به صاحب آن علم جسارت نماید. پیش عقل سلیم همان طور که تصدیق بی‏تصور از اغلاط و قبایح اخلاقیه به شمار مى‏آید، تکذیب بى‏تصور نیز همین طور، بلکه حالش بدتر و قبحش افزون است.

اگر خداى تبارک و تعالى از ما سؤال کند که شما که مثلا معنى «وحدت وجود» را به حسب مسلک حکما نمی دانستید و از عالم آن علم و صاحب آن فن اخذ نکردید و تعلم آن علم و مقدمات آن را نکردید، براى چه کور کورانه آنها را تکفیر و توهین کردید، ما در محضر مقدس حق چه جوابى داریم بدهیم جز آنکه سر خجلت به زیر افکنیم.

و البته این عذر پذیرفته نیست که «من پیش خود چنین گمان کردم.» هر علمى مبادى و مقدماتى دارد که بدون علم به مقدمات، فهم نتیجه میسور نیست، خصوصا مثل چنین مسئله دقیقه که پس از عمرها زحمت باز فهم اصل حقیقت و مغزاى آن بحقیقت معلوم نشود. چیزى را که چندین هزار سال است حکما و فلاسفه در آن بحث کردند و موشکافى نمودند، تو می‏خواهى با مطالعه یک کتاب یا شعر مثنوى مثلا با عقل ناقص خود ادراک آن کنى! البته نخواهى از آن چیزى ادراک کرد- رحم اللّه امرأ عرف قدره و لم یتعدّ طوره     

         

 شرح چهل حدیث، ص389 



از سایت خبری تحلیلی ۵۹۸

اللهمَّ العن اولَ ظالم ظلمَ حقَّ محمد و ال محمد و اخِرَ تابِع له علي ذالكَ